تا آخرش بخونین ضرر نمیکنین
خانوووووووم…چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟؟؟؟؟؟
خانوووووووم….شــماره بدم؟؟؟؟؟؟
خانوم خوشــــــگله برسونمت؟؟؟؟؟؟؟
خوشــــگله چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟؟؟؟
اینها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا
دانشگاه می شنید!
بیچــاره اصـلا” اهل این حرفـــــها نبود…این قضیه به
شدت آزارش می داد.
تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود و به محـــل زندگیش بازگردد.
...
ادامه مطلب ...تا تو رفتی همه گفتند از دل برود هر آن که از دیده برفت
و به ناباوری وغصه ی من خندیدند.
کاش می دانستنی که در این عرصه ی دنیای بزرگ
چه غم آلوده جدایی هاییست
کاش می دانستی از دل نرود هر آنکه از دیده رود...
همـــــــدل که باشی سکـــــــــوتم را میفهمـــــــی..!!
آخرین شب...
این آخرین شب است که بیدار مانده ام...
شاید دوباره نامه او جان بگیرد و عطرش سکوتِ مرا سرنگون کند!
این آخرین شب است که بیدار مانده ام...
اما اگر صبر کرده بود...؟
اما، اگر، ولی...
دیگر چه سود به حالِ خرابِ من،
وقتی که دستِ مرا سرد میفشرد؟
یعنی برو...
این آخرین شب است که بیدار مانده ام...
فردا سکوتِ خانه و یک سقف و یک طناب...
دنیای انتظار مرا دار میزند
تو چه گفتی سهراب؟
قایقی خواهم ساخت ...
با کدوم عمر دراز؟
نوح اگر کشتی ساخت، عمر خود را گذراند
با تبر روز و شبش، بر درختان افتاد
سالیان طول کشید، عاقبت اما ساخت
پس بگو ای سهراب ... شعر نو خواهم ساخت
بیخیال قایق ....
یا که میگفتی ....
تا شقایق هست زندگی باید کرد؟این سخن یعنی چه؟
با شقایق باشی.... زندگی خواهی کرد
ورنه این شعرو سخن
یک خیال پوچ است
پس اگر میگفتی ...
تا شقایق هست، حسرتی باید خورد
جمله زیباتر میشد
تو ببخشم سهراب ...
که اگر در شعرت، نکته ای آوردم، انتقادی کردم
بخدا دلگیرم، از تمام دنیا، از خیال و رویا
بخدا دلگیرم، بخدا من سیرم، نوجوانی پیرم
زندگی رویا نیست
زندگی پردرد است
زندگی نامرد است، زندگی نامرد است!
یادت باشددلت که شکست,سرت را بگیری بالا
تلافی نکن,فریاد نزن,شرمگین نباش
دل شکسته گوشه هایش تیز است
مبادا دل و دست آدمی که روزی
دلدارت بود زخمی کنی به کین
مبادا که فراموش کنی روزی شادیش آرزویت بود
صبور باش و ساکت...
دیگر بهار هم سرحالم نمیکند
چیزی شبیه معجزه زلالم نمیکند
آه ای خدا مرا به کبوتر شدن چکار
وقتی که سنگ هم رحم به بالم نمیکند
"دیــــروز" را به گهواره سپـردم
و بر سـر راهــــــی نـهــادم ...
"دیــــروز" بزرگـتـر شـــــد
و از پـــی مـــــن دویـــــد !!!
شـایــد اشـتـبـاه از مـن بـــود
که او را بـر سـر راه نهـــادم ...
شـاید هـــم اشـتـبـاه از تـو بـــود پـــــدر !
کـه بــد بودن را هـــیـــچگاه یـادم نـدادی !!!
شــــــایـــــــــــــد...