زانوهامو بغل کرده بودمو نشسته بودم کنار دیوار
دیدم یه سایه افتاد روم
سرم رو آوردم بالا
نگاه کرد تو چشمام، از خجالت آب شدم
دیشب با خدا دعوایم شد ......
با هم قهر کردیم .....فکر کردم دیگر مرا دوست ندارد......
رفتم گوشه ای نشستم .... چند قطره اشک ریختم..... و خوابم
برد
صبح که بیدار شدم .... مادرم گفت...
نمیدانی از دیشب تا صبح چه " بارونی " می آمد ....!!
مانده تا برف زمین آب شود ...
مانده تا برف زمین آب شود
مانده تا بسته شود این همه نیلوفر وارونه چتر
ناتمام است درخت
زیر برف است تمنای شنا کردن کاغذ در باد
و فروغ تر چشم حشرات
و طلوع سر غوک از افق درک حیات
سامره امشب تماشایی شده
جنت گل هـای زهرایی شده
لحظه لحظه، دسته دسته از فلک
همچو باران از سمـا بارد ملک
ادامه مطلب ...کودکی کنجکاو می پرسد:
ایها الناس ، عشق یعنی چه؟
دختری گفت: اولش رویا
آخرش بازی است و بازیچه
ادامه مطلب ...
روز جمعه، رو به قبله، دست به سینه، بر سر پا، کمترین هدیه از ما ، یاد مولا
(السلام علیک یا حجت الله فی ارضه)
چند بیتی پیرامون امام عصر علیه السلام
چشم انتظار مانده ام امّا نیامدی
مه مبارک در ابر آرمیده، بیا
به طول غیبت و اشک مدام و سوز دلت
ادامه مطلب شعر بسیار تکان دهنده ...
شب شب اشک و تماشاست اگر بگذارند
لحظه ها با تو چه زیباست اگر بگذارند
فکر یک لحظه بدون تو شدن کابوس است
با تو هر ثانیه رویاست اگر بگذارند
( ادامه شعر در ادامه ی مطلب )
ادامه مطلب ...یک شعر بسیار زیبا در مورد حضرت مهدی (عج)
با نام " چشم امید "
معروف به " به طاها به یاسین "
تقدیم به محضر نازنین و با صفای مولای مهربانی ،
منتقم خون حسین امام مهدی (عج)
با صدای دلنشین " علی فانی "