دانشجویان مدیریت ارومیه

دانشجویان مدیریت ارومیه

فرهیختـــگان امروز ؛ مدیـــران فردا
دانشجویان مدیریت ارومیه

دانشجویان مدیریت ارومیه

فرهیختـــگان امروز ؛ مدیـــران فردا

یادش بخیر

صرفا جهت خنده :) یادش بخیر

افسران - صرفا جهت خنده :) یادش بخیر

من بی تو

من بی تو... شعر خواهم نوشتــــــ... تو بی من چه میکنی ؟!

خدا حافظ همین حالا

خدا حافظ همین حالا

افسران - خدا حافظ همین حالا

شعر طنز

سلام به دوستان خوبم مدتی بود مطلب جالبی نگذاشته بودم 

حالا  یه شعر طنز می گذارم امیدوارم مورد توجه دوستان قرار بگیره 

 

دلا بـه عشـــــق گلی مبتلا شدی در بـــــــاغ              

 که بلبــل از غم او نعــــــــره زد به صوت کلاغ!


ادامه مطلب ...

روز پدر ( بازم جوراب...)

روز پدر  بر همه ی پدرهای مظلوم جهان مبارک!!!!


افسران -  روز پدر پیشاپیش بر همه ی پدرهای مظلوم جهان مبارک!!!!   :))

ما به پرواز می اندیشیم...

در ذهن من کلاغی می پرد 

                                 و در ذهن تو کبوتری   

کلاغ و کبوتر بهانه است    

                            هردو به پرواز فکر می کنیم...  

 

احساس

 

بیا در کوچه باغ شهر احساس/ 

 شکست لاله را جدی بگیریم/ 

 

ادامه مطلب ...

حرف های بی معنی



گلایه ها عیبـی ندارد .... کنایه ها ویـران میکند ... !!! 

ادامه مطلب ...

جملات تصویری عاشقانه

 

برای دیدن بقیه ی تصاویر به ادامه ی مطلب بروید

ادامه مطلب ...

ملکه تومروس شیرزن آذربایجانی قبل از میلاد مسیح


 تومروس نام زنی است که 550 سال قبل از میلاد مسیح, ملکه آزربایجان بود.کوروش هخامنشی که قصد تصرف آزربایجان را داشت  با نیرنگ و دسیسه ، پسر تومروس را کشت. تومروس نیز در جنگ با پادشاه هخامنشیان پس از کشته شدن کوروش در میدان جنگ جسدش را یافته و سر او را  در ظرفی پر از خون  بدنش فرو برده و گفت : " ای خونریز تاریخ! بنوش تا سیراب شوی. " به روایت تاریخ تومروس را در گورستانی که در سمت شرقی  گوی مچید تبریز قرار دارد دفن نمودند و احتمال آن هم است که نام شهر تبریز به پاس این ملکه شجاع از تومروس ( تیمریس ، تیبریز ، تبریز ) گرفته شده باشد

                                      

ادامه مطلب ...

زیباترین داستان عاشقانه ی آذری

شعر زیباو پر محتوای  سورو از استاد عاصم اردبیلی

این شعر توسط یک نقال نقل میشه .. چند تا دیگه بود اما این نقال بهتر خونده 

 

 

دانلود کنید و گوش کنید  

زیباترین داستان عاشقانه ی آذری 

سوری

بی‌وفا ...

 

 

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟بی‌وفا حالا که من افتاده‌ام از پا چرا؟
نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدیسنگدل این زودتر می‌خواستی حالا چرا؟
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده‌ایمدیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می‌کنددر شگفتم من نمی‌پاشد ز هم دنیا چرا؟
در خزان هجر گل، ای بلبل طبع حزینخامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا؟

به دنبال واژه ها مباش ...

به دنبال واژهها مباش ، کلمات فریبمان میدهند.
وقتی اولین حرف الفبا کلاه سرش برود ، فاتحه کلمات را باید خواند.....