دانشجویان مدیریت ارومیه

دانشجویان مدیریت ارومیه

فرهیختـــگان امروز ؛ مدیـــران فردا
دانشجویان مدیریت ارومیه

دانشجویان مدیریت ارومیه

فرهیختـــگان امروز ؛ مدیـــران فردا

آری آغاز دوست داشتن است

امشب از آسمان دیده‌ی تو
روی شعرم ستاره می‌بارد
در زمستان دشت کاغذها
پنجه‌هایم جرقه می‌کارد 

شعر دیوانه‌ی تب‌آلودم
شرمگین از شیار خواهش‌ها
پیکرش را دوباره می‌سوزد
عطش جاودان آتش‌ها 

آری آغاز دوست داشتن است
گرچه پایان راه ناپیداست
من به پایان دگر نیندیشم  
ادامه مطلب ...

داستان زیبای عاشقت خواهم ماند

امروز تصمیم گرفتم یه داستان عاشقانه بذارم تا دوستان عزیزمون معنی عشق و دوست داشتن رو بیشتر درک کنن 

امیدوارم که جالب باشه و خوشتون بیاد. 

 

 

علی ساعت ۸ از خواب بیدار شد.نمی خواست از تخت بیرون بیاد امابا بیحوصلگی از تخت خواب پائین آمد .باز این بغض یک ساله داشت گلوشو می فشرد. 

ادامه مطلب ...

روز مادر مبارک....

 

 

این گل زیبا تقدیم به تمام مادران......

اگر بگذارند

 

 

پنجره مال تماشاست اگر بگذارند  

و تماشای تو زیباست اگر بگذارند  

من از اظهار نظر های دلم فهمیدم 

عشق هم صاحب فتواست اگر بگذارند....

سپیده دم نزدیک است....

سپیده که سر بزند  

در این بیشه زار خزان زده  

شادی گلی بروید  

مانند گلی در بهار روییده 

پس به نام زندگی  

هرگز مگو هرگز  

سپیده دم نزدیک است.... 

 

بر روی سنگ قبر دستی نوشته بود.....


الا ای رهگذر، کز راه یاری
قدم بر تربت ما می‌گذاری
در اینجا، شاعری غمناک خفته است
رهی در سینه‌ ی این خاک خفته است


زمان مرگ من ...

  

داشتم تو اینترنت چرخ می زدم گفتم  درمورد کلمه ی مرگ جستجو کنم 

که یه سایت به نظرم جالب  اومد  

نوشته بود تخمین تاریخ و زمان مرگ شما  

با پرسیدن چند تا سوال زمان مرگ من شد این تاریخ 

روز سه شنبه ، 30 ام شهریور ماه سال 1434 ساعت 08 و 34 دقیقه و 27 ثانیه است. شما تا آن زمان 41 سال 7 ماه و 28 روز و 14 ساعت و 21 دقیقه و 44 ثانیه فرصت دارید. ترک رفتارهای مخرب مانند سیگار کشیدن می توانید این مدت را بیشتر کند.

شما اکنون حدود 23 سال سن دارید که معادل 8612 روز می باشد همچنین 206694 ساعت از عمر شما سپری شده است.

قد : 185
وزن: 65
بی ام آی شما: 18.99
محدوده مورد قبول برای بی آی ام در گروه سنی شما: 19 تا
   25

نخواهم پرسید ....

سوالت را با سوال جواب می دهند ؟ 

سوالاتت بی پاسخ می مانند !!! 

از ترس جانت نمی توانی سوال بپرسی ... 

پس هیچ گاه سوال نخواهم پرسید.... 

 

هی رفیق مجازی من...


 
دردهایم را لایک کردندو گفتند زیبا بود.
نمیدانستم مگر درد هم زیبا میشود؟
هی رفیق مجازی من...
نوشته هایم دست خودم نیست
دلم مینویسد و من
فقط نگاه می کنم...

باز باران بارید

باز باران بارید ,خیس شد  خاطره ها  

مر حبا بر دل ابری هوا  

هر کجا هستی باش , آسمانت آبی و تمام  دلت از غصه ی دنیا خالی ...