دیشب با خدا دعوایم شد ......
با هم قهر کردیم .....فکر کردم دیگر مرا دوست ندارد......
رفتم گوشه ای نشستم .... چند قطره اشک ریختم..... و خوابم
برد
صبح که بیدار شدم .... مادرم گفت...
نمیدانی از دیشب تا صبح چه " بارونی " می آمد ....!!
تونل ها میگویند: راه هست حتی در دل سنگ....
زندگی ارزش دویدن را دارد حتی با کفش های پاره...
امواج دریا را بپذیر حتی اگر تو را به اعماق دریا ببرد...
آن ماهی آسوده که بر سطح آب می بینی مرده است.
خدایا.....
نا امیـــــــدی کتمان توست......
پس توبـــــــه میکنـــــم از نا امیـــــــدی!
گـــــاهی نـــــه گریـــــه
آرامــت می کنــــد
و نـــــــــــه خنــــــــده ,, نــــــــه فریـــــــــاد
و نـــــــه سکــــــــوت
نـــــــه رفتـــــن و نـــــــه مانــــــــــدن
آنجـــــاست کـــــه بـــا چشمانی خیس
رو بـــه آسمـــــان می کنی و می گویی
سوالت را با سوال جواب می دهند ؟
سوالاتت بی پاسخ می مانند !!!
از ترس جانت نمی توانی سوال بپرسی ...
پس هیچ گاه سوال نخواهم پرسید....
ته دل هرکس یه آرزوی بزرگ بود که در عین سادگی هرگز
برآورده نشده بود...
جارو میخواست یکبار هم که شده خودشو تمیز کنه...
آینه میخواست
خودشو ببینه...
دوربین عکاسی آرزو داشت کسی یکبار از اون هم عکس بندازه...
لغتنامه میخواست معنی خودش رو بفهمه...
و من....!!!!!
به شقایق سوگند
که تو بر خواهی گشت ،
من به این معجزه ایمان دارم ،
منتظر باید بود
تا زمستـــــــــــــــــــــــان برود ،
غنچـــــــــــــــــــــــــــه ها گل بکنند !
کودکی کنجکاو می پرسد:
ایها الناس ، عشق یعنی چه؟
دختری گفت: اولش رویا
آخرش بازی است و بازیچه
ادامه مطلب ...