نقش یک درخت خشک را در زنگی بازی میکنم...
نمیدانم که باید چشم انتظار بـــــهار باشم
یاهیـــزم شکن پیر!!!
به دنبال واژهها مباش ، کلمات فریبمان میدهند.
وقتی اولین حرف الفبا کلاه سرش برود ، فاتحه کلمات را باید خواند.....
بـــــادکنک من،
تاب نفسی را که به آن داده ام ندارد...
ببیـــــــــن...
چگــونه سر به هرکجا می زند
که تهی شود از اندوه!!!
آدم تا وقتیکه کوچیکه دوست داره برای پـدر و مـادرش هدیه بخره، امـــا پـــــــول نداره!
وقتی بزرگ میشه، پول داره امــا وقت و حوصله نداره!
وقتی پیر میشه، پول داره، وقت هم داره امــا دیگه پـدر و مـادر نداره...
هفت شماره را میگیرم ...
(ایمان ، عشق ، محبت ، صداقت ، ایثار ، وفاداری ، عدل)
... بــــــــــــــــــــوق ...
شماره مورد نظر در شبکه زندگی انسانها موجود نمی باشد،
لطفا" مجددا" شماره گیری نفرمایید !
ادامه مطلب ...شب عروسیه، آخره شبه ، خیلی سر و صدا هست. میگن عروس رفته تو اتاق لباسهاشو عوض کنه هر چی منتظر شدن
برنگشته، در را هم قفل کرده. داماد سروسیمه پشت در
راه میره داره از نگرانی و ناراحتی دیوونه می شه. مامان بابای دختره پشت در داد میزنند: مریم ، دخترم ، در را باز کن. مریم
جان سالمی ؟؟؟ آخرش داماد طاقت نمیاره با
هر مصیبتی شده در رو می شکنه میرند تو. مریم ناز مامان بابا مثل یه عروسک زیبا کف اتاق خوابیده. لباس قشنگ عروسیش
با خون یکی شده ، ولی رو لباش لبخنده! همه
مات و مبهوت دارند به این صحنه نگاه می کنند. کنار دست مریم یه کاغذ هست، یه کاغذی که با خون یکی شده.
ادامه مطلب ...لازم نیست برای طولانی زیستن،
به روزهای زندگی ات اضافه کنی،
تلاشت این باشد که "زندگی" را به روزهایت اضافه کنی ...
امید دریایی است غرق در ماهی های ملون و اعماقی طلایی.....
امیدکوهی است عظمتش خورشید را فرو میبرد و ابر
ها د رمی نوردد شاید به خدا آن عشق حقیقی
برسد....
روی قـلبــــی نوشته بود : "شکستنی ست، مواظب باشید"
مـــــن روی قلبـــم نوشتم: "شکسته است، راحــت باشید"
خداحافظ ، تو ای همپای شب های غزل خوانی
خداحافظ ، به پایان آمد این دیدار پنهانی
خداحافظ ، بدون تو گمان کردی که می مانم
خداحافظ ، بدون من یقین دارم که می مانی
زندگی مسابقه نیست
زندگی یک سفر است
و تو آن مسافری باش
که در هر گامش
ترنم خوش لحظه ها جاری است