آخرین جمعه سال 1392 (دلنوشته ای با مهربان ترین پدر امام مهدی)

بسم رب مولانا ، صاحبُنا ؛ امامُنا و أبانا مهدی (عج)

یک سال دیگر هم گذشت ... 

 یک سال دیگر هم زندگی را مدیون تو بودم ...

ولی با این همه چه ساده غافل ز تو بودم !

ای عشق من ، ای مهر من ، ای رحمتِ اَلله ...

گفتار من این است ولی کردار من این نیست الله ، الله ...

من دلسوخته ام آری ؛ لکن ؛ شما دلسوخته تر ... آهی ز گناهان من آری ، آری ...

این سال هم لایق دیدار تو نبوده است جانا ، این جمعه ی آخر هم که گذشت ؛

وا حسرتـــــــــا برای سال 92 که آخرین جمعه اش هم لایق ظهور تو نبوده است !!!

می ترسم مولای من ؛ نگرانم آقای من ... نکند ، نکند که آخرین جمعه ی عمر من نیز

بی تو بگذرد و من حسرت دیدار نازنین دردانه ی گل فاطمه را به گور برم !؟!؟!؟!؟!؟!

اللهم عجل لولیک الفرج

السلام عیک یا صاحب الزمان

السلام علیکم ورحمة الله و برکاته

با کلیک روی عکس ؛ تصویر را در اندازه ی واقعی مشاهده کنید .

ما رو از نظرات زیباتون بهره مند کنید !

---

تصویر : سلام بر مهربان ترین پدر دنیا
قلم : علیرضــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا