شـعری زیبا از سهراب سپهری...

زنـــــدگـی یعنی چه؟

شب آرامی بود

می روم در ایوان،

 تا بپرسم از خود

زندگی یعنی چه؟

مادرم سینی چایی در دست

گل لبخندی چید ،هدیه اش داد به من

خواهرم تکه نانی آورد ،

 آمد آنجا لب پاشویه نشست

پدرم دفتر شعری آورد،

دعوت نامه

با سلام خدمت تمامی دوستان عزیز   

دیدم که  به عرش شور و شوقی برپاست 

                     برپا گر این شعف ذات خداست  

                             گفتم به خرد چه اتفاق افتاده  

                                         گفتا که عروسی علی و زهراست. 

انجمن اسلامی دانشکده ی ادبیات ارومیه در نظر دارد روز دوشنبه  مورخه ی ۱۵/۷/۹۲ جشنی به مناسبت سال روز  ازدواج امام علی (ع)و حضرت زهرا (س) برپا دارد  از تما می دوستان و اعضای وبلاگ  دعوت می شود که با حضور در این جشن محفل مارا نورانی نمایند ,ساعت برگذاری جشن ساعت 12:45 سالن دانشکده ی ادبیات . 

چت با خدا

                                     چقدر زیباست که لحظاتی رو هم با خـــــــــدا چت کنیم ... 

کجا میبرین منووووووو!!!!!!

کجا میبرین منووووووو!!!!!!

یـــافت نشد!!!!

• 

تعطیل

 یک وقت هایی باید روی یک تکه کاغذ بنویسی

 "تـعطیــل است"

و بچسبانی پشت شیشه ی افـکارت،

 باید به خودت استراحت بدهی،

 دراز بکشی دست هایت را زیر سرت بگذاری به آسمان خیره شوی و بی خیال ســوت بزنی،

 در دلـت بخنــدی به تمام افـکاری که پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند،

 آن وقت با خودت بگویـی :

بگذار منتـظـر بمانند ...

نکته های کوچک زندگی

وقتی به کسی بطور کامل و بدون هیچ شک و تردیدی اعتماد می کنید در نهایت دو نتیجه کلی خواهید داشت :

شخصی برای زندگی  یا   درسی برای زندگی ...

اعلام نتایج نظرسنجی قالب جدید مهر92 + فینال 3 تایی

.::  پست ثابت تا روز جمعه 19 مهر 92  ::.

بله بدلیل اینکه 3 گزینه رأی یکسان داشتند ، نظرسنجی به مرحله ی دوم کشیده شد .

قالب مورد پسندتون رو برای وبلاگ دانشجویان مدیریت ارومیه از قسمت امکانات انتخاب کنید .

  1 - قالب مربع های رنگی :           2 - طوفان سبز :                          3 - گل رز  :

                     

لطیفه

این لطیفه به عنوان بهترین لطیفه ی جهان از نظر کاربران انگلیسی معرفی شد :

زنی ، بچه به بغل سوار اتوبوس شد.

راننده اتوبوس گفت : بچه ی شما زشت ترین بچه ای است که در عمر دیده ام.

به زن خیلی برمی خورد.

زن به مسافری که در کنار او نشسته است می گوید : ” شنیدید ، راننده چه توهینی به من کرد؟ ”

مسافر می گوید : ” این میمون رو بده به من ، برو پیش رئیس اتوبوسرانی ازش شکایت کن

چشمم به در مونــــــد . . . !

وقتی بچه بودیم تا وقت دبیرستان یکم که دیر می رسیدیم خونه ،

ماما بهمون می گفت : بچه کجا موندی تا بیای چشمم موند به در .

معنی این حرف " چشمم موند به در " رو نفهمیده بودم یعنی چی تا اینکه دانشگاه قبول شدم

و هر روز تا وقتی استاد بیاد چشمم می مونه به در .

واقعــــــــــــــــاَ چه کشیـــده اند مامانا !!!

جمعه ی تکراری...

• 

  سیل چشمانم باز از فراقت جاریست...

  خسته ام باز، بیا جمعه ها تکراریست...

  در پی قافیه ها چه پریشان ماندم...

  قافیه در شعرم با حضورت جاریست...

  به هوایت آقا بغض کرده شعرم...

  آسمانش انگار نم نمک بارانیست...

  دل من پر غصه حال شعرم خوش نیست...

  نفسی مانده فقط جای شکرش باقیت...

  در فراقت آقا چشم در راهم من...

  گرچه این جمعه همان جمعه ی تکراریست...

گریه

 کاش یکی پیدا میشد که وقتی میدید گلوت بغض داره و چشمات بارون ، 

 به جای اینکه بپرسه “چته ؟ چی شده ؟” ؛  

بغلت کنه و بگه “گریه کن” …

یکی از نامه های زیبای بابالنگ درازبه جودی ابوت

 

جودی! کاملا با تو موافق هستم که عده ای از مردم هرگز زندگی نمی کنند و زندگی را یک مسابقه دو می دانند و می خواهند هرچه زودتر به هدفی که در افق دوردست است دست یابند و متوجه نمی شوند که آن قدرخسته شده اند که شاید نتوانند به مقصد برسند و اگر هم برسند ناگهان خود را در پایان خط می بینند. درحالی که نه به مسیر توجه داشته اند و نه لذتی از آن برده اند.

واقعا اینطوری نی؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خدایا

خداوند لطافت و زیبایی را در وجود همه ی مخلوقات قرار داد

و هر مخلوقی درون و خدایش را شناخت آن را نمایان خواهد کرد …