دانشجویان مدیریت ارومیه

دانشجویان مدیریت ارومیه

فرهیختـــگان امروز ؛ مدیـــران فردا
دانشجویان مدیریت ارومیه

دانشجویان مدیریت ارومیه

فرهیختـــگان امروز ؛ مدیـــران فردا

سهراب گفت:...

تو چه گفتی سهراب؟
قایقی خواهم ساخت ...
با کدوم عمر دراز؟
نوح اگر کشتی ساخت، عمر خود را گذراند
با تبر روز و شبش، بر درختان افتاد
سالیان طول کشید، عاقبت اما ساخت
پس بگو ای سهراب ... شعر نو خواهم ساخت
بیخیال قایق ....
یا که میگفتی ....
تا شقایق هست زندگی باید کرد؟
این سخن یعنی چه؟
با شقایق باشی.... زندگی خواهی کرد
ورنه این شعرو سخن
یک خیال پوچ است
پس اگر میگفتی ...
تا شقایق هست، حسرتی باید خورد
جمله زیباتر میشد
تو ببخشم سهراب ...
که اگر در شعرت، نکته ای آوردم، انتقادی کردم
بخدا دلگیرم، از تمام دنیا، از خیال و رویا
بخدا دلگیرم، بخدا من سیرم، نوجوانی پیرم
زندگی رویا نیست
زندگی پردرد است
زندگی نامرد است، زندگی نامرد است!
  

نظرات 1 + ارسال نظر
زیبا شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 01:15 ق.ظ

به دنیا نگاه کن:
رنج هست، مرگ هست، اندوه جدایی هست،
اما آرامش نیز هست، شادی هست، خدا هست...

زندگی، همچون رودی بزرگ، جاودانه روان است...
زندگی همچون رودی بزرگ که به دریا می رود،

دامان خدا را می جوید ....
خورشید هنوز طلوع میکند...

فانوس ستارگان هنوز از سقف شب آویخته است...
بهار مدام می خرامد و دامن سبزش را بر زمین می کشد...

امواج دریا، آواز می خوانند،
بر میخیزند و خود را در آغوش ساحل گم میکنند.

گل ها باز می شوند و جلوه می کنند و می روند .
نیستی نیست .

هستی هست...
پایان نیست.

راه هست...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد