دانشجویان مدیریت ارومیه

دانشجویان مدیریت ارومیه

فرهیختـــگان امروز ؛ مدیـــران فردا
دانشجویان مدیریت ارومیه

دانشجویان مدیریت ارومیه

فرهیختـــگان امروز ؛ مدیـــران فردا

مادری که هنوز پسرش برنگشته...



این روزها زیاد یاد آن مادری می افتم که رفت پیش امام صادق علیه السلام...
گفت پسرم خیلی وقت است از مسافرت برنگشته خیلی نگرانم... 
حضرت فرمودند صبر کن پسرت برمی گردد...
رفت و چند روز دیگر برگشت و گفت پس چرا پسرم برنگشت... 
حضرت فرمودند: مگر نگفتم صبر کن؟... خب پسرت برمی گردد دیگر... 
رفت اما از پسرش خبری نشد... برگشت؛ آقا فرمودند مگر نگفتم صبر کن؟...
دیگر طاقت نیاورد... گفت آقا خب چقدر صبر کنم؟... نمی توانم صبر کنم... به خدا طاقتم تمام شده..

حضرت فرمودند: برو به خانه پسرت برگشته... رفت خانه دید واقعاً پسرش برگشته...
آمد پیش امام صادق علیه السلام گفت آقا جریان چیست؟

نکند مثل رسول خدا به شما هم وحی نازل می شود؟

حضرت فرمودند: به من وحی نازل نشده اما:
عند فناء الصبر یأتی الفرج... 

صبر که تمام بشود فرج می رسد...


وسائل الشیعة.جلد ۱۵.باب استحباب الصبر فی جمیع الاُمور، حدیث20462

****************************

کاش صبرمان تمام می شد و امام زمان علیه السلام می آمد...

این شبها، روضه که می روی یک بار هم به خودت بگو، هی فلانی چه طاقتی داری تو...

و دعا کن برای دل آن مادری که هنوز پسرش برنگشته...


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد