از مرگــــــــــ نترســـــــــــــــــــــــــــــــــــید..!
از این بترســـــید که وقتـــی زنده اید
چیزی در درون شـــما بمیرد
بــــنام انـــسانیت...
روزی جـراحـی بـرای تـعـمـیـر اتـومـوبـیـلـش آن را بـه تـعـمـیـرگـاهـی بـرد،تـعـمـیـرکـار بـعـد از تـعـمـیـر بـه جـراح گـفـت :مـن تـمـامِ اجـزای مـاشـیـن را بـه خـوبـی مـیـشـنـاسـم و مـوتـور و قـلـبِ آن را کـامـل بـاز و تـعـمـیـر مـیـکـنـم،در حـقـیـقـت مـن آن را زنـده مـیـکـنـم.حـال ، چـطـور درآمـدِ سـالانـه ی مـن یـک صـدم شـمـا هـم نـیـسـت ؟؟!
جـراح نـگـاهـی بـه تـعـمـیـرکـار انـداخـت و گـفـت :
اگـر مـی خـواهـی درآمـدت صـدبـرابـرِ مـن شـود ایـن بـار سـعـی کـن زمـانـی کـه مـوتـور در حـالِ کـار اسـت آن را تـعـمـیـر کـنـی ...!!!
همه آرزویم این است که ای پدر ، نام مرا به زبان بیاوری و مرا دعا کنی
تا خدمتگزارت باشم...
جز دعای شما امیدی نداریم...
این شیرماده پس از شکار آهو متوجه می شودکه شکارش بارداربوده، او سراسیمه می شود،
نخست تلاش می کند که تا بچه را نجات دهد، و از دریدن شکارش دست برمیدارد.
اما وقتی نمی تواند بچه را نجات دهد بروی زمین در کنار شکارش دراز می کشد،
عکاس بعدا پی می برد که شیر سکته کرده است.
روزی به رضا شاه خبر دادند که نرخ درشکه خیلی زیاد شده .
رضا شاه تا این خبر را شنید .... لباس مبدل شخصی پوشید و رفت میدان توپخانه
و یک درشکه چی را صدا کرد و گفت : چقدر میگیری تا شمیران بری ؟
درشکه چی که نمیدونست طرفش کیست گفت : برو ما با نرخ دولتی کار نمیکنیم !
ادامه مطلب ...