مردی نابینا زیر درختی نشسته بود!
پادشاهی نزد او آمد، ادای احترام کرد و گفت:قربان، از چه راهی میتوان به پایتخت رفت؟»ادامه مطلب ...
انسانهای خوشبین و بدبین هردو برای جامعه مفید هستند،
خوشبین هواپیما را اختراع میکند و بدبین چتر نجات!!
جورج برنارد شاو
دانسته هایتان را مانند یک ساعت مچی در دست کنید، نه صرفا به این
خاطر که نشان دهید آن را دارید. بلکه به این خاطر که اگر کسی از
شما ساعت را پرسید، برایش بگویید.
روزی نویسنده ی جوان وخامی ازجرج برناردشاوپرسید :
شمابرای چه چیزی مینویسید استاد ؟
پسر کوچکی وارد مغازه ای شد، جعبه نوشابه را به سمت تلفن هل
داد و بر روی جعبه رفت
تا دستش به دکمه های تلفن برسد و شروع کرد به گرفتن شماره.
مغازه دار متوجه پسر بود و به مکالماتش گوش می داد.
لازم نیست برای طولانی زیستن،
به روزهای زندگی ات اضافه کنی،
تلاشت این باشد که "زندگی" را به روزهایت اضافه کنی ...
امید دریایی است غرق در ماهی های ملون و اعماقی طلایی.....
امیدکوهی است عظمتش خورشید را فرو میبرد و ابر
ها د رمی نوردد شاید به خدا آن عشق حقیقی
برسد....
زندگی مسابقه نیست
زندگی یک سفر است
و تو آن مسافری باش
که در هر گامش
ترنم خوش لحظه ها جاری است
یه خانواده ی سه نفری بودن
یه دختر کوچولو بود با مادر و پدرش
بعد از یه مدتی خدا یه داداش کوچولوی خوشگل
به دختر کوچولوی ما میده
بعد از چند روز که از تولد نوزاد گذشت ....
ادامه مطلب ...