زندگی ؛ سراسر بازی است؟
تو،بهشکوهآنچه بازیچه نیست بیندیش
من خوب آگاهم که زندگی،یکسر صحنه بازی ست؛
من خوب میدانم.اما بدان که همه برای بازیهای حقیر آفریده
نشده
اند.مرا به بازیه کوچک شکست خوردگی مکشان!به همه سوی خود بنگر
و باز می گویم که مگذار زمان،پشیمانی بیافریند.به زندگی بیندیش با
میدانگاهی پهناور و نامحدود.به زندگی بیندیش که
می خواهد باز بازیگرانش را با دست خویش انتخاب کند.به روزهای اندوه باری بیندیش که تسلیم شدگی را نفرین خواهی کرد.و به روزهایی که هزار نفرین،حتی لحظه ای را بر
نمیگرداند.تو امروز بر فرازی ایستاده ای که هزار راه را می توان دید؛
ودیدگان تو به تو امان می دهند که راه ها را تا اعماقشان بپایی.در آن لحظه های خطیر
که سپر می افکنی و می گذاری دیگران به جای تو بیندیشند،
در آن لحظه هایی که تو ناتوانی خویش را در برابر فریادهای دیگران احساس می کنی،
در آن لحظه ای که تو از فراز،
پا در راهی می گذاری که آن سوی آن،
اختتام ِتمام ِاندیشه ها و رؤیاهاست،
در تمام لحظه هایی که تو میدانی،
می شناسی و می خواهی شناخت،
به یاد داشته باش که روزها و لحظه ها هیچگاه باز نمی گردند.به زمان بیندیش و
شبیخون ظالمانه زمان.صبح که ماهی گیران با قایق هایشان
به دریا می رفتند
به من سلام کردند و گفتند که سلامشان را به تو که هنوز
خفته ای برسانم
بیدار شو! بیدار شو و سلام ساده ی ماهی گیران را بی جواب مگذار!من لبریز از گفتنم نه از نوشتن.باید اینجا روبروی من بنشینی و گوش کنی.لحظه هادیگر تکرار نخواهند شد ...
سلام دوست عزیز
اگه موافقی تبادل لینک کنیم ب وبلاگم ی سری بزن
www.lsheep.blogsky.com
سلام
ارجاعتون میدم به مدیر گرامی علیرضای عزیز
بیدار کردن کسی که خوابیده آسان است اما آنکه خود را به خواب زده با پارچ آب هم بیدار نمی شه باید بنداریش زیر مشت و لگد !
داداش همین تفاوت هاست که در دید جز انسان ها و در دید کل ملت ها رو متفاوت می کنه.
oh!!! خشونت؟
نگو که الان باز متهمت می کنن به خوش اخلاقی