نمیدانم که می دانی نیمه شعبان نزدیک است یانه !!؟ نمیدانم که میدانی برای سحرش ، شب زنده داری اش و برای راز و نیاز شبانگاهی اش چه روایتها و حدیثها نقل کرده اند !!؟
ولی این را دیگر همه می دانند و یا شنیده اند که خداوند به عزت و جلالش قسم یاد کرده که حاجات همه ی خلقش را در چنین شبی بی چون و چرا می دهد ، الا معصیت !!
دیگر این را همه می دانند و یا شنیده اند که بالاترین حاجات و بالاترین اعمال دعا برای گشایش امر ارباب است …
آخر عزیز جان ، برادر من ، خواهرم !! من در شبی که ممکن است فقط و فقط یک تیر در کمان دعای مستجاب خویش داشته باشم، باز هم آن تیر را برای خود نشانه روم ؟؟!!
باز هم برای خود بخواهم ؟ خسته شدم ، آخر این خواسته ها که تمامی ندارد !
بس است دیگر بس است …
من ، میخواهم سحر نیمه ی شعبان تنها تیر ترکشم را برای تنها مظلوم عالم رها کنم !
بیا قدری یا اندکی و یا فقط ذره ای ، دلمان را تا سحر جلا دهیم ، نمی خواهم سنگ بزرگ بردارم که نشانه ی نزدن باشد نه ! میخواهم کمی با دلی تمیزتر سراغ خداوند بروم …
اگر همراه و یاورم هستی بسم الله …