عشق جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی "فهمیدن و اندیشیدن
"نیست،
دوست داشتن ،دراوج،از سر حد عقل فراتر میرود و فهمیدن و اندیشیدن را
اززمین میکند و باخود به قله ی بلند اشراق میبرد.
عشق زیبایی های دلخواه را در معشوق می آفریند،
دوست داشتن زیبایی های دلخواه را در دوست می بیند و می یابد.
عشق یک فریب بزرگ و قوی است ،
دوست داشتن یک صداقت راستین و صمیمی، بی انتها و مطلق.
عشق در دریا غرق شدن است، دوست داشتن در دریا شنا کردن
عشق بینایی را میگیرد، دوست داشتن بینایی میدهد
عشق خشن است و شدید و ناپایدار، دوست داشتن لطیف است و نرم و پایدار.
عشق همواره با شک آلوده است، دوست داشتن سرا پا یقین است و شک ناپذیر
از عشق هرچه بیشتر نوشیم سیراب تر میشویم از دوست داشتن هرچه بیشتر
،تشنه تر.
عشق نیرویی است در عاشق ،که او را به معشوق میکشاند،
دوست داشتن جاذبه ای در دوست ، که دوست را به دوست می برد.
عشق تملک معشوق است، دوست داشتن تشنگی محو شدن در دوست
عشق معشوق را مجهول و گمنام می خواهد تا در انحصار او بماند،
دوست داشتن دوست را محبوب و عزیز میخواهد ومیخواهد که همه ی دل ها آنچه را او از دوست
در خود دارد ،داشته باشن
در عشق رقیب منفور است، در دوست داشتن است که هواداران کویش را چو جان
خویشتن دارند
دوست داشتن ایمان است و ایمان یک روح مطلق است یک ابدیت بی مرز است و
از جنس این عالم نیست !!!...