باز هم درگیرِ مشقی دیگرم
امشب از هرشب ببین! عاشق ترم!
امشب از هر شب تو زیباتر شدی
در خیالاتم اهوراتر شدی!
ای خدای شعرم اینجا حاضری
در رکودِ شعر گفتن شاعری
خلوتم پُر می شود از بوی تو
باز چشمانِ من و جادوی تو!
کاشکی می شد نگهبانت شوم
من بلاگردانِ چشمانت شوم
لحظه ای تاخیر کن در شعرِ من
مشق عشقِ امشبم را خط بزن
قُلّکِ احساسِ من وقفِ تو بود
حیف اما سکه ها کافی نبود!
بی تو شمعِ آرزوها دود شد
قصرِ رؤیاهای من نابود شد
بعد تو یعنی دلم دل می شود؟!
مثنویِ عشق کامل می شود؟؟