اولی ، تصویر دریاچهء آرامی بود که کوههای عظیم و آسمان آبی را در خود منعکس کرده بود.
در جای جایش می شد ابرهای کوچک و سفید را دید ، و اگر دقیق نگاه می کردند ،
در گوشه ء چپ دریاچه ، خانه ء کوچکی قرار داشت ،
پنجره اش باز بود ، دود از دودکش آن بر می خواست ،
که نشان می داد شام گرم و نرمی آماده است.
تصویر
دوم هم کوهها را نمایش می داد . اما کوهها ناهموار بود ، قله ها تیز و
دندانه ای بود. آسمان بالای کوهها بطور بیرحمانه ای تاریک بود ، و ابرها
آبستن آذرخش ، تگرگ و باران سیل آسا بود.
این
تابلو هیچ با تابلو های دیگری که برای مسابقه فرستاده بودند ، هماهنگی
نداشت. اما وقتی آدم با دقت به تابلو نگاه می کرد ، در بریدگی صخره ای شوم ،
جوجهء پرنده ای را می دید . آنجا ، در میان غرش وحشیانه ء طوفان ، جوجه ء
گنجشکی ، آرام نشسته بود.
پادشاه درباریان را جمع کرد و اعلام کرد که برنده ء جایزه ء بهترین تصویر آرامش ، تابلو دوم است.بعد توضیح داد :
”
آرامش آن چیزی نیست که در مکانی بی سر و صدا ، بی مشکل ، بی کار سخت یافت
می شود ، چیزی است که می گذارد در میان شرایط سخت ، آرامش در قلب ما حفظ
شود.این تنها معنای حقیقی آرامش است.”
عالی بود واقعــــــــــاً !
زندگی هم همینطوریه !!!
این شارها هم خیلی قشنگن