دانشجویان مدیریت ارومیه

فرهیختـــگان امروز ؛ مدیـــران فردا

دانشجویان مدیریت ارومیه

فرهیختـــگان امروز ؛ مدیـــران فردا

شیر نر عاشق آهو...

شیر نری دلباخته‏ی آهوی ماده شد.

شیر نگران معشوق بود و می‏ترسید بوسیله‏ حیوانات دیگر دریده شود.
از دور مواظبش بود…
پس چشم از آهو برنداشت تا یک بار که از دور او را می نگریست،
شیری را دید که به آهو حمله کرد. فوری از جا پرید و جلو آمد.
دید ماده شیری است. چقدر زیبا بود، ...

گردنی مانند مخمل سرخ و بدنی زیبا و طناز داشت.
با خود گفت: حتما گرسنه است. همان جا ایستاد و مجذوب زیبایی ماده شیر شد.
و هرگز ندید و هرگز نفهمید که آهو خورده شد…
نتیجه اخلاقی : هیچ وقت به امید معشوقتون نباشید !! و در دنیا رو سه  چیز حساب نکنید اولی خوشگلی تون دومی معشوقتون و سومی را یادم رفت. اها اینکه تو یاد کسی بمونید وقتی لازمه .... 

نظرات 2 + ارسال نظر
Baran سه‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 07:36 ب.ظ

آدمها آنقدرزود عوض میشوند
آنقدر زود که تو فرصت نمیکنی به ساعتت نگاهی بیندازی وببینی
چند دقیقه بین دوستی ها ودشمنی ها فاصله افتاده است...

Alireza چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 01:32 ق.ظ http://montazar15.blogsky.com

بله دیگه از گرسنگی میمیره طرف !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد