رابرت داوینسن زو قهرمان مشهور ورزش گلف آرزانتین زمانی که در یک مسابقه موفق شد مبلغ زیادی پول برنده شد. در پایان مراسم زنی به سوی او دوید و با تضرع و التماس از او خواست تا پولی به او بدهد تا بتواند کودکش را از مرگ نجات دهد.
زن گفت که او هیچ هزینه ای برای درمان پسرش ندارد و اگر رابرت به او کمک نکند او میمیرد. قهرمان گلف دریغ نکرد و بلافاصله تمام پولی را که برنده شده بود به زن بخشید.
هفته ها بعد یکی از مقامات رسمی انجمن گلف به او گفت: که ای رابرت ساده لوح!!! خبرهای تازه برایت دارم آن زنی که از تو پول خواسته بود اصلا بچه ی مریض ندارد حتی ازدواج هم نکرده و او تو را فریب داده دوست من!
رابرت با خوشحالی جواب داد:
.
.
.
خدا را شکر . . . پس هیچ بچه ای در حال جان دادن نبوده است. این که خیلی عالی است!
ادامه مطلب ...
من کیستم ؟
من از دنیای تنهایی
من از دردم
من آن معنای طوفانی ترین دریای یک مردم
من از آئینه ها فرصت
برای دیدن لبخند می خواهم ....
زیر باران
چتر به دست نمیگیرم
دیگر از صدای صاعقه نمی ترسم
حالا خوب می دانم
این صدای مهیب ؛ همان لحن خیس و ساده باران است
همان شوق آسمان برای بوسیدن زمین
که گاهی از هیاهوی ابرها خسته می شوند
می آیند روی زمین تا زمینی بودن را تجربه کنند
و اگر هم دستشان رسید
از درخت بی سایه ای سیب سکوت بچینند
آن وقت از مرگ واژه ها در زمین به آسمان شکایت کنند
باران را دوست دارم
حتی اگر از سادگی هایم پیش ابرها بد بگوید ...
سه مرحله برای دستیابی به اهداف
▪ ما زمانی به
اهدافمان میرسیم که:
۱) بدانیم که به چه
چیزی میخواهیم برسیم. (هدف و مقصد)
۲) بدانیم چهطور
باید به آن هدف رسید. (شناخت مسیر)
۳) شور و شوق رسیدن
به هدف را داشته باشیم .(سوخت لازم برای طی کردن مسیر)
ادامه مطلب ...
من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام
فقط کمی
بی حوصله ام
آسمان روی سرم سنگینی میکند
روزهایم کش امده
هر چه خودم را به کوچه بی خیالی میزنم
باز سر از کوچه دلتنگی در میاورم
روزها تمام ابرهای اندوه در چشمان منند ولی نمی بارند
چون
من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام
تمام خنده هایم را نذر کرده ام که گریه ام نگیرد
اما شبها....
هیــــــــس ! …
ســـــــــاکت !.!.! …
آهستــــه بروید ! ..
آهستــــه بیایید .
اینجا وجــــــــــدان ها
همه خـــــــــوابند …
چه آموختم ؟!
*آموختم که : زندگی سخت دشوار است – اما من از او سخت ترم !
*آموختم... که : فرصتها هیچگاه از بین نمیروند – بلکه شخص دیگری
فرصت از دست رفته را تصاحب میکند !
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
از آجیل سفره ی عیــد چند پســته لال مانده است آن ها کـه لب گشـودند خورده شـدند!آن ها کـه لال مانـده اند میشـکنند!دندان سـاز راست می گفت پـسته ی لال سکـوتش دندان شکـن است.....
(حســین پناهی)