سرسری رد شو و زندگی کن ...
دقت ... " دق ت " می دهد
دَم از بازی حکم میزنی!
دَم از حکم دل میزنی!
پس به زبان “قمار” برایت میگویم!
قمار زندگی را به کسی باختم که “تک” “دل” را با “خشت” برید!
باخت ِ زیبایی بود!
یاد گرفتم به دل ، “دل” نبندم!
یاد گرفتم از روی “دل” حکم نکنم!
دل را باید بُــر زد جایش سنگ ریخت که با خشت تک بــُری نکنند!
باحکمت کیف کردم تومراخوشحال کردی
سقوط
من و ته سیگار و پنجره نیمه باز
ماند ه ایم که کدام یک برای سقوط مناسب تریم؟
میگویند دلتنـــــــــگ نباشم. . .
وااااای خدای من انگار به آب میگویند خیـــــــــس نباش!!!
بـغض...
پشت این بـغض...
بیدی نشسته...
کــــه خیـــال میکرد...
بـــا این بـــادهــــا نمیلرزد...