من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام
فقط کمی
بی حوصله ام
آسمان روی سرم سنگینی میکند
روزهایم کش امده
هر چه خودم را به کوچه بی خیالی میزنم
باز سر از کوچه دلتنگی در میاورم
روزها تمام ابرهای اندوه در چشمان منند ولی نمی بارند
چون
من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام
تمام خنده هایم را نذر کرده ام که گریه ام نگیرد
اما شبها....
گمان می کنم به دوبینی دچار شده ام...












این روزها
به هر که می نگرم...
دو چهره دارد!!
نقطهی جوش همان نقطه ایست که همه چیز کم کم بخار میشود…
محو می شود
کمرنگ می شود
آدمها را به ” نقطه جوش” نرسانید….!
خیلی ها شب ها قبل از خواب گریه می کنند...
سر بر بالش خیس می خوابنـــــد...
دعا برایشان گناه نیست....!!!!!