دانشجویان مدیریت ارومیه

دانشجویان مدیریت ارومیه

فرهیختـــگان امروز ؛ مدیـــران فردا
دانشجویان مدیریت ارومیه

دانشجویان مدیریت ارومیه

فرهیختـــگان امروز ؛ مدیـــران فردا

زیر باران

زیر باران

چتر به دست نمیگیرم

دیگر از صدای صاعقه نمی ترسم

حالا خوب می دانم

این صدای مهیب ‍؛ همان لحن خیس و ساده باران است

همان شوق آسمان برای بوسیدن زمین

که گاهی از هیاهوی ابرها خسته می شوند

می آیند روی زمین تا زمینی بودن را تجربه کنند

و اگر هم دستشان رسید

از درخت بی سایه ای سیب سکوت بچینند

آن وقت از مرگ واژه ها در زمین به آسمان شکایت کنند

باران را دوست دارم

حتی اگر از سادگی هایم پیش ابرها بد بگوید ...

نظرات 2 + ارسال نظر
Asali پنج‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 09:05 ب.ظ

با او زیر بـــــــــاران است...
چتـــــــــر برای چه؟؟؟
خیـــــــــال که خیس نمیشود. . .

غمگینم...
غمگینم ، مثل پیرزنی که آخرین سرباز برگشته از جنگ ، پسرش نیست . . .

Alireza جمعه 16 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 02:06 ب.ظ http://montazar15.blogsky.com

عالی بود !
اتفاقا یکی از فانتزیام اینه که زیره بارون قدم بزنم تو یه هوایه ابری ولی نه سرد بعدش از یه اوفق یکی بیاد دستم رو بگیره بریم تو اونیکی اوفق محو بشیــــــــــــــم !!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد